چجوری موفق باشیم ؟ پله های موفقیت کدامست ؟
چجوری موفق باشیم ؟ پله های موفقیت کدامست ؟
دوست سلام من دوست شما نوید نقوی هستم
به نظر شما چجوری میتونیم در دید دیگران موفق باشیم ؟ آیا الان دیگران شما رو موفق میدونند ؟ میدونید جقدر خوبه که دیگران دید مثبتی نسبت به شما دارند .
آیا تو دوست عزیزم الان احساس موفقیت واقعی داری؟
قدم اول
اینه که به زبون بیارید که من خواهان موفقیت هستم و در خودم ظرفیت موفق تر شدن رو ایجاد میکنم.
قدم دوم اینه که این حس رو با ا عمل واقعی و عملیش کنی و توی عمل هم حس موفقیت کنی
قدم و پله دوم
اینه که دوستانتونو از موفق ها انتخاب کنی . همین جا صبر کن و لیست دوستاتو بنویس . آیا اون پنج نفر اصلی از شما خوب تعریف میکنند تشویقتون میکنند نگهشون دارید ولی اگر نقاط ضعفتون رو بزرگ میکنند همین الان باید ارتباطتو باهاشون کم و کمتر کنی . اگر از ته دل موفقیت میخوای .
قدم بعد اینه
که از موفق ها الگو بگیرید و زندگی نامه هاشونو بخونید . اگر خودتون رو شبیه اونها کنید قطعا در موفقیت گام بر میدارید .

میخوام براتون از قانون فنر صحبت کنم .میدونید وقتی فنر رو تا نصف فشار بدید و رهاش کنید چه اتفاقی میافته ؟حالا اگر اون فنر رو تا انتها فشار بدید و رهاش کنید چی میشه ؟ ازتون میخوام از امروز این دید رو نسبت به مشکلات داشته باشید که دارند شما رو برای موفقیت بیشتر برای یک پرش جانانه آماده میکنند .
آیا حاضر به پرداخت هزینه های موفقیتت هستی؟؟؟
میخوام یه داستان دیگه ای تعریف کنم از یک تکه آهن … وقتی چشماشو با اولین پتک آهنگر باز کرد هنوز از ضربه ای که به سرش خورده بود گیج بود . تازه داشت حالش جا میومد که فهمید تو یه کوره با درجه ذوب کنندگی بالا قرار داره آتیش کوره سرخ سرخش کرده بود . آهنگر بیرون کشیدش و با پتک افتاد به جونش . ج.نش به لبش رسیده بود و زیر لبی به آهنگر بد و بیراه میگفت..
آخه برای چی منو اذیت میکنی و به حال خودم وا نمیگذاری ؟
اهنگر که انگار نمیشنید این تکه آهن زبون بسته چی میگه سرازیرش کرد تو ظرف آب سرد یکم احساس آرامش کرد اما دوباره کور منتظرش بود . به این فکر کرد که آخه هدف ازین همه درد و رنج و سختی چیه ..آیا آهنگر باهاش پدر کشتگی داره . این دفعه که از کوره درومد درد کمتری احساس میکرد و آبدیده تر شده بود . وقتی آهنگر روی بدنه ش میکوبید ذره های ناخالصی رو میدید که از تنه فولادیش داره میریزه . دیدش نسبت به آهنگر عوض شده بود چون تازه بعد یکم صبر فهمیده بود حکمت این ضربه ها و درد و رنج ها چیه .

زیاد نگذشت تا اینکه کاملا آبدیده شد و ناخالصی دیاین شمشیر آبدیده وجود نداشت …
ازت میخوام ازین ببعد مشکلاتتو فنری ببینی و در مشکلات سعی کنی زودتر آبدیده شی . هدف آبدیده شدن توه عزیزدل..
اگر این کلیب رو دوست داشتی به دوستاییت که آبدیدگیشونو میخوای هدیه بده و
شاد پیروز سربلند باشیم